به شکرانه آمدنت
زمین را ازگلهای رنگارنگ پر
روی زیبایت را ازبوسه های عاشقانه ام سرشار
وملکوت را ازعطردعاهای شاکرانه ام لبریز میکنم
چنان طراوتی داری که تمام شعرم را پربارکرده ای
ببین با *بــــــــ*اران* چه کرده ای
درمن به دنبال عشق میگردد
مرا بدنبال کشف یک حس خوب میکاود
ای کاوشگر عشق
ای دوست
ازمرده چه می خواهی
نفس ؟
دیرآمدی ، من نفسهایم را سالهای دور
دریک هم آغوشی نافرجام به دست بادسپرده ام
امروز مرده ای را می بینی
بدون هیچ نفسی بدون هیچ حس عاشقانه ای
درمن به دنبال عشق مگرد من سالهاست مرد
دل است دیگر
عاشق میشود
بی قرارمی شود
دلتنگ می شود
هنوز نرفته ای و من به اندازه هزاران سال دلتنگ چشمانت شده ام
هنوز نرفته ای و من دیوانه نبودنت شده ام
دل است دیگر
دوریت برایش مرگ است مرگ
چشمانم منتظرقدوم توست
قفل زده ام آنها را به جاده
جاده ای که به عشق دیدارتو، به گلهای وحشی رنگارنگ آذین بسته شده
و عاشقانه
جای جای هرقدمت را با لبانم گلباران میکنم
بیا که من بیقرارتوام
بیا که تا آمدنت خدا را رها نمیکنم
قاعده ها را می شکند
ساده دوست می دارد
زود می بخشد
آهسته می بوسد
و از چیزهای کوچکی که لبخند می آورند،تاسف نمی خورد !
زیرا
عشق
می داند که زندگی کوتاه است اوخواهد آمد
اوکه ساکن همیشه قلبم،
مالک تمام شعرهای من است
اوخواهد آمد
آن روز پایکوبان به شکرانه حضورعاشقانه اش
میان تمام گلهای سرخ نذرم ادا میکنم
وبرآستانه قلبش نمازعشق خواهم خواند
سربرمهرلبهایش می سپارم
وغرق دراحساسش عشق را می سرایم
بیا عشق من
بیا که انتظارحضورتو مرا به جنون کشانده است
نظرات شما عزیزان:
.gif)
.gif)
.gif)
با تبادل لینک موافق بودی بگو
به امید دیدار

.gif)
پاسخ:مرسی هم چنین

.gif)
برچسبها: